رودبار و الموت
Tuesday, September 25, 2007
  چشم اندازهای دیدنی الموت


گوناگونی اقلیم و ویژگی های طبیعی استان قزوین، تنوع زیستی، گیاهی و
جانوری چشمگیری را به وجود آورده است كه هر گردشگر باذوقی را به
سوی خود جذب می كند.
جنگل های سرسبز و زیبای بیدلان، كوچنان ویالان اسعدی، چشمه های آب
معدنی و دره های پرآب منطقه در كنار آثار تاریخی بسیاری مانند قلعه الموت
و مساجد تاریخی و جلوه های ویژه طبیعی همچون صخره های اندج و
همچنین دریاچه زیبای اوان وضع بسیار متنوع و مناسب زیستگاهی را ایجاد
كرده است كه هر رهگذری را حداقل برای چند ساعتی میهمان خود می كند.
آب و هوای الموت به علت قرار گرفتن در منطقه ای ویژه كه از یك سو تحت
تأثیر اقلیم معتدل مرطوب شمال و از سوی دیگر دشت های خشن جنوبی و
نیز كوهستان های گوناگون شرقی و غربی البرز قرار دارد، چهره ای ویژه به
این منطقه بخشیده و در نتیجه زیستگاه های خاص به همراه گونه های
منحصربه فرد گیاهی را در خود جای داده است كه مطمئناً در هیچ جای
میهن مان نمونه های آن را نمی توان یافت.
ماخذ : http://www.aftab.ir/ سایت آفتاب
 
Friday, September 21, 2007
  کتابخانه الموت
درتاریخ جهانگشای جوینی از کتابخانه الموت یاده شده است که با داشتن 400000جلدکتاب
مرکز علمی مهم ایران آن روز بوده است از جمله دانشمند بزرگ ايرانی خواجه نصیرالدین طوسی
چند سالی از عمر تحقیقاتیشان را در کتا بخانه قلعه الموت سپری نموده اند
وجود چنین کتابخانه ای با این گستردگی عظمت علمی ایرانیان آن روز را تداعی می کند
اسماعلیان الموت جدا از هر گونه مبانی فکری و مذهبی سهم به سزائی در باروری تمدن ایران زمین داشته اند
با طنیان در رشد فلسفه تشیع و اسلامی نقش به سزائی ایفا نمود هاند که علامه شهید مطهری در یکی از کتابهایش
به این مقوله پرداخته است
حال پیشنهادی که این جانب دارم این است در کنار قلعه الموت کتا بخانه ای به کتابخانه الموت تاسیس گردد
و تمامی کتب مقالات نوشته ها خارجی و ایرانی در خصوص نهضت اسماعیلیه الموت
شخصیت حسن صباح قلاع الموت طبیعت و تاریخ الموت وغیره جمع آوری شود تا به عنوان مرکز وبیس تحقیقاتی یادآور کتابخانه الموت زمان حسن صباح شود
امیدواریم دکتر خانم چوبک رئیس پایگاه الموت در استراتژی توسعه فرهنگی الموت این مقوله را مدنظر قرار دهد
 
Thursday, September 20, 2007
  عكسهاي جديد الموت
در حين گشت تو گوگل يك وبلاگ ديدم كه چند تا
عكس جديد و زيبا از الموت گذاشته بود
آدرسشو اينجا ميذارم شما هم لذت ببريد
http://www.hadipix.com/archives/1386/03/_2_5.html
 
Wednesday, September 19, 2007
  روستاي تاريخي "انبوه"
چند روز قبل مطلبي درباره روستاي تاريخي "انبوه" ديدم كه بد نيست اينجا بازتاب داده شود. روستاي انبوه در نيمه شرقي شهرستان رودبار در بخش عمارلو در رودبار زيتون در جنوب استان گيلان قرار دارد و ... ادامه مطلب

در همين ارتباط و اين كه انبوه كجاست بد نيست به جشن انار كه در اين روستا برگزار مي شود نگاهي بيندازيد ... اينجا

و اين كه اصلا رودبار زيتون چه وجوه فرهنگي و جغرافيايي مشتركي با رودبار الموت و رودبار شهرستان دارد ...اينجا و اينجا

عكس هايي از بره سر در رودبار زيتون ... اينجا

اين دو تا وبلاگ هم درباره انبوه مي نويسند . اينجا و اينجا
 
Monday, September 17, 2007
 
نماي زيبايي ازروستاي بالا روچ

 
Monday, September 10, 2007
  قلعه الموت
سلام.فکر کنم تنبل ترین عضو این گروه من باشم.شرمنده.از این به بعد سعی میکنم زود بیام اینجا و بنویسم.الانم با یه مطلب 2 قسمتی از تاریخچه قلعه الموت اومدم.امیدوارم خوشتون بیاد.


**********************************************************************

اين قلعه که معروفترين قلعه ايران به شمار می رود برفراز كوهي است كه اطراف آن را پرتگاه‌هاي عظيم و بريدگي‌هاي شگفت فرا گرفته است. اين كوه از نرمه گردن (ميان نرمه‌لات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پيدا كرده است. صخره‌هاي پيرامون قلعه كه رنگ سرخ و خاكستري دارند، در جهت شمال شرقي به جنوب غربي كشيده شده‌اند. پيرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسي به آن، راه بسيار باريكي است كه در جانب شمال آن قرار دارد. قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» مي‌نامند. اين قلعه از دو بخش غربي و شرقي تشكيل شده است. هر بخش، به دو بخش: قلعه پايين و قلعه بالا تقسيم شده است كه در اصطلاح محلي، آنها را «جورقلا» و «پيازقلا» مي‌نامند. طول قلعه حدود يک صد و بيست متر و عرض آن در نقاط مختلف بين ده تا سی و پنج متر متغير است. ديوار شرقي قلعه بالا يا قلعه بزرگ كه از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، كم‌تر از ساير قسمت‌ها آسيب ديده است. طول آن حدود ده متر و ارتفاع آن بين چهار تا پنج متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقي كنده شده كه محل نگهباني بوده است. در جانب شرقي اين اتاق، ديواري به ارتفاع دو متر وجود دارد كه پي آن در سنگ كنده شده و پشت كار آن نيز از سنگ گچ بنا شده است و نماي آن از آخر مي‌باشد. در جانب شمال غربي قلعه بالا نيز دو اتاق در داخل سنگ كوه كنده‌اند. در اتاق اول، چاله آب كوچكي قرار دارد كه اگر آب آن را كاملاً تخليله بكنند، دوباره آبدار مي‌شود. احتمال مي‌دهند كه اين چاله با حوض جنوبي ارتباط داشته باشد. در پاي اين اتاق، ديوار شمالي قلعه به طول دوازده متر و پهناي يک متر قرار دارد كه از سطح قلعه پايين‌تر واقع شده است و پرتگاه مخوفي دارد. در جانب جنوب غربي اين قسمت قلعه، حوضي به طول هشت متر و عرض پنج متر در سنگ كنده‌اند كه هنوز هم بر اثر بارندگي‌هاي زمستان و بهار پر از آب مي‌شود. در كنج جنوب غربي اين حوض، درخت تاك كهن‌‌سالي كه هم‌چنان سبز و شاداب است، جلب توجه مي‌كند. اهالي محل معتقدند كه آن را «حسن صباح» كاشته است. اين قسمت از قلعه، به احتمال زياد، همان محلي است كه حسن صباح مدت سی و پنج سال در آن اقامت داشته و پيروان خود را رهبري مي‌نموده است. در جانب شرقي قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده‌هاي آنها ساكن بوده‌اند در حال حاضر، آثار كمي از ديوار جنوبي اين قسمت باقي مانده است. در جانب شمال اين ديواره، ده آخور براي چارپايان، در داخل سنگ كوه‌كنده شده است. گذشته از آثار ديوار جنوبي، ديوار غربي اين قسمت به ارتفاع دو متر هم چنان پابرجاست؛ ولي از ديوار شرقي اثري ديده نمي‌شود. در اين سمت، سه آب انبار كوچك در دل سنگ كنده‌اند و چند اتاق نيز در سنگ ساخته شده كه در حال حاضر ويران شده‌اند. بين دو قسمت قلعه؛ يعني قلعه بالا و پايين، ميدانگاهي قرار دارد كه بر گرداگرد آن، ديواري محوطه قلعه را به دو قسمت تقسيم كرده است. در حال حاضر، در ميان ميدان آثار فراواني به صورت توده‌هاي سنگ وخاك مشاهده مي‌شود كه بي‌شك باقي مانده بناها و ساختمان‌هاي فراواني است كه در اين محل وجود داشته و ويران گشته‌اند. به‌طور كلي بايد گفت، قلعه‌الموت كه دو قلعه بالا و پايين را در بر مي‌گيرد، به صورت بناي سترگي بر فراز صخره‌اي سنگي بنا شده و ديوارهاي چهارگانه آن به تبعيت از شكل و وضع صخره‌ها ساخته شده‌اند؛ از اين رو عرض آن به‌خصوص در قسمت‌هاي مختلف فرق مي‌كند. از برج‌هاي قلعه، سه برج گوشه‌هاي شمالي و جنوبي و شرقي هم‌چنان برپاي‌اند و برج گوشه شرقي آن سالم‌تر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهاي ضلع شمال شرقي قرار دارد. مدخل راه منتهي به دروازه، از پاي برج شرقي است و چند متر پايين‌تر از آن واقع شده است. در اين محل، تونلي به موازات ضلع جنوب شرقي قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در دل‌سنگ‌هاي كوه كنده شده است. با گذشتن از اين تونل، برج جنوبي قلعه و ديوار جنوب غربي آن، كه روي شيب تخته سنگ ساخته شده است، نمايان مي‌گردد. اين ديوار بر دشت وسيع گازرخان كه در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوي كه دره الموت رود از آن ديده مي‌شود. راه ورود به قلعه با گذشتن از كنار برج شرقي و پاي ضلع جنوب شرقي، به طرف برج شمالي مي‌رود. از آنجا كه راه ورود آن در امتداد ديوار، ميان دو برج شمالي و شرقي، واقع شده است استحكامات اين قسمت، از ساير قسمت‌ها مفصل‌تر است و آثار برج‌هاي كوچك‌تري در فاصله دو برج مزبور ديده مي‌شود. ديوارهاي اطراف قلعه و برج‌ها، در همه جا، داراي يك ديوار پشت‌بندي است كه هشت متر ارتفاع دارد و به موازات ديوار اصلي بنا شده است و ضخامت آن به دو متر مي‌رسد. از آنجا كه در تمام طول سال، گروه زيادي در قلعه سكونت داشته و به آب بسيار نياز داشته‌اند؛ سازندگان قلعه با هنرمندي خاصي اقدام به ساخت آب انبارهايي كرده‌اند و به كمك آب‌روهايي كه در دل سنگ كنده‌اند، از فاصله دور، آب را بر اين آب انبارها سوار مي‌نموده‌اند.در پاي كوه‌الموت، در گوشه شمال شرقي، غار كوچكي كه از آب رو (مجرا)‌هاي قلعه بوده، ديده مي‌شود. آب قلعه از چشمه «كلدر» كه در دامنه كوه شمال قلعه قرار دارد، تأمين مي‌شده است. مصالح قسمت‌هاي مختلف قلعه، سنگ (از سنگ‌ كوه‌هاي اطراف)، ملات‌گچ، آجر، كاشي و تنپوشه سفالي است
 
Sunday, September 9, 2007
  وبلاگ يه هم ولايتي
اين آدرس وبلاگه منه که در مورد الموت يه چيزايي توش نوشتم.
البته برگرفته از جاهي مختلفه که منابعش توش هست
ممنون
http://aftabealamout.blogfa.com/
 
Friday, September 7, 2007
  به نكته اي بسيار مهم و ظريف اشاره كرديد آقاي رشوند
براي پيشرفت منطقه الموت نيازي به الگويي كه در شهرها استفاده شد نيست
الگوي پيشرفت صنعتي و تكنولوژي الموت را از بين خواهد برد
الموت آنقدر پتانسيل فرهنگي طبيعي و تاريخي اش قويست كه ديگر نيازي
به كارهاي مشابه شهري ندارد . نيازي ندارد هيچ بلكه بكارگيري الگوي صنعتي
اين پتانسيله ديرينه را نابود ميسازد . همانطوري كه ساخت و ساز در گازرخان
اين روستا را براي ثبت در آثار باستاني جهاني دچار مشكل كرده است .
و مثال ديگر جاده تنكابن به الموت كه با مخالفت دوستداران طبيعت مواجه شده است
وواقعا هر چند اين جاده جنبه هاي مثبت دارد اما يكي از آخرين مناطق بكر و
طبيعي ايران را از بين ميبرد .
به نظر من اون رفاهي كه نسل جديد حريصانه دنبالش هستند
به قيمت پايان يافتن عظمت و تاريخ چند هزار ساله الموت تمام خواهد شد
الموت اگر رودخانه اش پر از پسماند هاي كارخانجات و دره هايش مملو از
ظروف پلاستيكي و يكبار مصرف باشد و جاده هايش آسفالت و پر رفت
و آمد كه گونه هاي جانوري را فراري ميدهد باشد كه ديگر الموت نيست
 
  الموت از منظر توسعه یافتگی
منطقه رودبار الموت به لحاظ موقعیت جغرافیائی که عمدتا کوهستانی
می باشد به لحاظ توسعه یافتگی مورد توجه است
این منطقه با دارا بودن پتانسیل های بالقوه از حیث کشاورزی و اکوتوریسم و صنعت گردشگری بسیار حایز اهمیت می باشد
نگاه صنعتی داشتن به منطقه رودبار الموت نگاه غلطی است
بایستی مسئولان کشوری و استانی رویکرد توسعه الموت را در متن تاریخی و طبیعی آن ببینند
تلاش خانم دکتر چوبک در ثبت جهانی دره زیبای الموت رویکرد قابل تئجهی است که می تواند باعث شکوفایی
منطقه شود اینکه الموت به لحاظ پایگاه اسماعیلیان در جهان شهره است شکی نیست
اینکه چهره افسانه ای حسن صباح توریسم داخلی و خارجی را به این منطقه می کشاند شکی نیست
مساله مهم این است برای توریستی که بخواهد حداق پنج روز در این منطقه بماند و ازتمام نقاط آن بازدید به عمل آورد
چه تمهیداتی اندیشیده ایم اسکان توریسم آموزش راهنمایان گردشگری امنیت توریسم مقوله هایی است که بایستیدر رویکرد توسعه
این منطقه بایستی دارای راهکار منطقی باشد
 
Tuesday, September 4, 2007
  عكس هاي آقاي علي رشوند
آقاي علي رشوند دوست گل الموتيمون ۴ قطعه عكس از الموت
برامون ارسال كردند كه بسيار زيباست .
ضمن تشكر از اين دوست گرامي از شما دعوت ميكنم براي مشاهده
اين عكسها اينجا كليك فرماييد .
 
Monday, September 3, 2007
  كتاب به دنبال حسن صباح


يوسف عليخاني:اغلب روايت‌ها درباره"حسن صباح"مخدوش است مؤلف كتاب
"به دنبال حسن صباح"بنا بر تحقيقي كه انجام داده، معتقد است بسياري روايت‌ها
منتشر شده درباره زندگي او قابل استناد نيست.
خبرگزاري ميراث فرهنگي _ فرهنگ و هنر _سپيده جديري _ "يوسف عليخاني"
اخيراً كتابي درباره داستان زندگي فرمانرواي الموت با عنوان "به دنبال حسن صباح"
(نشر ققنوس، 1386) منتشر كرده است
لطفا براي مطالعه كامل خبر بر روي ادامه مطلب كليك كنيد .
 
  تعدادي عكس از الموت

سلام به همه دوستداران رودبارو الموت
من الهام پرهيزكاري هستم اهل منطقه زيباي الموت ونويسنده وبلاگ آشيانه عقاب
در اولين فعاليتم در وبلاگ گروهي دوستداران رودبار و الموت آدرس تعدادي از
عكسهايي كه خودم از الموت گرفتم را برايتان مي گذارم
لطفا براي مشاهده عكسها اينجا كليك كنيد
 
Sunday, September 2, 2007
  زادگاه زیبای من بالاروچ
در ابتدا ۲ عکس از منزل مادربزرگم که من اونجا بدنیا اومدمو اینجا میذارم

کلبه ای کاه گلی ..... موطنی رویائیست




بالاخره بعد از كلي تنبلي امروز مي خوام كمي از بهشتي كه توش بدنيا اومدم بنويسم .
بالاروچ اسم زادگاه منه . روستايي كه براي اولين بار پرتوهاي خورشيدشو به بدنم تابوند
و براي اولين بار صداي شرشر آب و برخورد شاخ و برگ درختانو همراه با صداي
پرنده هاي مختلف با گوشم آشنا كرد . وهواي پاك كوهستان رو به سينه ام هديه داد .
اما بالاروچ نمي دونست با اين لطفش داره منو بيچاره ميكنه . آره بعضي وقتا آدمارو
محبت و خوبي از بين ميبره . روستاي زيباي بالاروچ وقتي حسگرهاي تازه متولد شده
منو با طبيعت بكر و سالم خودش كاليبره كرد منو بد عادت كرد . ديگه آب و هواي كثيف
شهر برام غير قابل تحمله . شنيدن صداهاي ماشين آلات واسه گوشهايي كه صداهاي
زيباي طبيعت براش تعريف شده خيلي سخته.
بگذريم آدم نبايد نمك نشناس باشه يك كم هم از خود بالاروچ بگم :
بالاروچ يا روچ عليا روستاييست وصف ناپذير كه در دامنه البرز چون نگيني ميدرخشد .
از ويژگيهايي كه بالاروچ را جزو روستاهاي زيباي الموت قرار داده مي توان وجود
آبشارها و چشمه هاي متعددي را ذكر كرد كه مستقيما از برفهاي تمام فصل قله كوه
سرچشمه ميگيرد .آبهاي زلال و سردي كه گواراتر از هر آب معدني همچون رودخانه اي
از ميان روستا ميگذرد .غرب و شرق اين روستا به دو دره عميق متصل ميشود .
عمق اين دره ها آنقدر است كه رودخانه انتهاي دره همچون نخي مارپيچ ديده ميشود .
كه بعد از اين دره ها از طرف شرق به روستاي زيباي ورك و از غرب به روستاي
پايين روچ ميرسيم . اين سه روستا موازي با هم در سه دامنه قرينه يك كوه قرار
گرفته اند و شباهت زيادي با هم دارند اما هيچكدام به اندازه بالاروچ از نعمت آب فراوان
برخوردارنيستند .بالاروچ از شمال با شيب نسبتا تندي به رودخانه شاهرود ميرسد و در
كنار رودخانه به روستاهاي خوبان و زوارك و نسا و سيليكان ميرسيم .
از سمت جنوب به قلل البرز و در پشت آنها منطقه طالقان منتهي ميشود . فاصله تقريبي
بالا روچ از قزوين 130 كيلومتر است . مرقد امازادگان ايوب و ذكريا هم در اين
روستا قرار دارد . ضمنا قسمتي از داستان تاريخي عزيز و نگار هم در بالاروچ اتفاق
افتاده كه كل احمد بالاروچي هم يكي از شخصيتهاي اين داستان عاشقانه منطقه الموت و
طالقان است . بالاروچ روستاييست تقريبا ييلاقي چون زمستانهاي سختي دارد . در
تابستان جمعيت اين روستا به بالاي 100 خانوارميرسد اما در زمستان حدود 2 خانواده
در آن ساكن هستند ومتاسفانه همين امر باعث تداخل فرهنگ شهر نشيني دراين روستا
شده و بافت روستايي و طبيعي اين روستا در حال تخريب است .

 
  گفتگو با علي حياتي، از محققان الموت
الموت به روایت یک مردم شناس تجربی ... اينجا
 
وبلاگ گروهي دوست‌داران رودبار و الموت

آموت

  • شب‌هاي الموت
  • روزهاي الموت
  • آشيانه عقاب
  • علي رشوند
  • دختر تنها
  • داماد الموتي‌ها
  • كيان جوادي
  • تادانه
  • يوسف عليخاني
  • پايگاه الموت
  • رودبار و الموت
  • خانه پدر
  • آفتاب الموت
  • اين وبلاگ گروهي است و تمامي دوستان رودبار و الموتي يا دوستداران الموت كه مايل باشند مي توانند در اينجا بنويسند. فقط براي دريافت دعوت نامه جهت نوشتن در وبلاگ رودبار و الموت بايد آدرس جيميل خود را براي ما بفرستيد roodbar.alamout@gmail.com

    دريافت لوگوي وبلاگ

    مطالب قبلي
  • خداحافظ وبلاگ رودبار و الموت
  • چشم اندازهای دیدنی الموت
  • کتابخانه الموت
  • عكسهاي جديد الموت
  • روستاي تاريخي "انبوه"
  • نماي زيبايي ازروستاي بالا روچ
  • قلعه الموت
  • وبلاگ يه هم ولايتي
  • به نكته اي بسيار مهم و ظريف اشاره كرديد آقاي رشوند
  • الموت از منظر توسعه یافتگی

  • آرشيو
    August 2007 September 2007 October 2007


    Powered by Blogger

    Subscribe to
    Posts [Atom]