رودبار و الموت
خداحافظ وبلاگ رودبار و الموت
امروز ديگه تصميم گرفتم با وبلاگ مثلا گروهي دوستداران الموت خداحافظي كنم . وبلاگي كه با اميد جمع شدن دوستداران الموت دور هم ساخته شد و ميتونست تبديل بشه به يك پايگاه قوي الموت در دنيا . اما ماه ها گذشت و هيچكدوم از دوستان فعاليتي نكردند . حتي زحمت معرفي كردن وبلاگ خودشونو تو اين وبلاگ نكشيدن . متاسفانه ما آدما تا مالكيت كامل چيزي از خودمون نباشه بهش اهميت نميديم . شايد فكر كردن كه اين وبلاگ متعلق به من يا شخص خاصيه . به هر حال ديدم اين وبلاگ تبديل شده به يك وبلاگ راكد و بي محتوي . براي همين تصميم گرفتم كه برم سراغ همون
شبهاي الموت خودم . از همه دوستاني كه لطف كردن و لوگو و لينك وبلاگ گروهي دوستداران رودبار و الموت رو در وبلاگشون گذاشتن تشكر ميكنم و اعلام ميكنم كه اين وبلاگ از طرف اين جانب غير فعال مي باشد و از تصميم ديگر دوستان بي اطلاعم
با تشكر : عاشق دلباخته الموت : سيد مرتضي حاجي وثوق
چشم اندازهای دیدنی الموت
گوناگونی اقلیم و ویژگی های طبیعی استان قزوین، تنوع زیستی، گیاهی و
جانوری چشمگیری را به وجود آورده است كه هر گردشگر باذوقی را به
سوی خود جذب می كند.
جنگل های سرسبز و زیبای بیدلان، كوچنان ویالان اسعدی، چشمه های آب
معدنی و دره های پرآب منطقه در كنار آثار تاریخی بسیاری مانند قلعه الموت
و مساجد تاریخی و جلوه های ویژه طبیعی همچون صخره های اندج و
همچنین دریاچه زیبای اوان وضع بسیار متنوع و مناسب زیستگاهی را ایجاد
كرده است كه هر رهگذری را حداقل برای چند ساعتی میهمان خود می كند.
آب و هوای الموت به علت قرار گرفتن در منطقه ای ویژه كه از یك سو تحت
تأثیر اقلیم معتدل مرطوب شمال و از سوی دیگر دشت های خشن جنوبی و
نیز كوهستان های گوناگون شرقی و غربی البرز قرار دارد، چهره ای ویژه به
این منطقه بخشیده و در نتیجه زیستگاه های خاص به همراه گونه های
منحصربه فرد گیاهی را در خود جای داده است كه مطمئناً در هیچ جای
میهن مان نمونه های آن را نمی توان یافت.
ماخذ :
http://www.aftab.ir/ سایت آفتاب
کتابخانه الموت
درتاریخ جهانگشای جوینی از کتابخانه الموت یاده شده است که با داشتن 400000جلدکتاب
مرکز علمی مهم ایران آن روز بوده است از جمله دانشمند بزرگ ايرانی خواجه نصیرالدین طوسی
چند سالی از عمر تحقیقاتیشان را در کتا بخانه قلعه الموت سپری نموده اند
وجود چنین کتابخانه ای با این گستردگی عظمت علمی ایرانیان آن روز را تداعی می کند
اسماعلیان الموت جدا از هر گونه مبانی فکری و مذهبی سهم به سزائی در باروری تمدن ایران زمین داشته اند
با طنیان در رشد فلسفه تشیع و اسلامی نقش به سزائی ایفا نمود هاند که علامه شهید مطهری در یکی از کتابهایش
به این مقوله پرداخته است
حال پیشنهادی که این جانب دارم این است در کنار قلعه الموت کتا بخانه ای به کتابخانه الموت تاسیس گردد
و تمامی کتب مقالات نوشته ها خارجی و ایرانی در خصوص نهضت اسماعیلیه الموت
شخصیت حسن صباح قلاع الموت طبیعت و تاریخ الموت وغیره جمع آوری شود تا به عنوان مرکز وبیس تحقیقاتی یادآور کتابخانه الموت زمان حسن صباح شود
امیدواریم دکتر خانم چوبک رئیس پایگاه الموت در استراتژی توسعه فرهنگی الموت این مقوله را مدنظر قرار دهد
عكسهاي جديد الموت
در حين گشت تو گوگل يك وبلاگ ديدم كه چند تا
عكس جديد و زيبا از الموت گذاشته بود
آدرسشو اينجا ميذارم شما هم لذت ببريد
http://www.hadipix.com/archives/1386/03/_2_5.html
روستاي تاريخي "انبوه"
چند روز قبل مطلبي درباره روستاي تاريخي "انبوه" ديدم كه بد نيست اينجا بازتاب داده شود. روستاي انبوه در نيمه شرقي شهرستان رودبار در بخش عمارلو در رودبار زيتون در جنوب استان گيلان قرار دارد و ...
ادامه مطلب در همين ارتباط و اين كه انبوه كجاست بد نيست به جشن انار كه در اين روستا برگزار مي شود نگاهي بيندازيد ...
اينجا و اين كه اصلا رودبار زيتون چه وجوه فرهنگي و جغرافيايي مشتركي با رودبار الموت و رودبار شهرستان دارد ...
اينجا و
اينجاعكس هايي از بره سر در رودبار زيتون ...
اينجااين دو تا وبلاگ هم درباره انبوه مي نويسند .
اينجا و
اينجا
نماي زيبايي ازروستاي بالا روچ
قلعه الموت
سلام.فکر کنم تنبل ترین عضو این گروه من باشم.شرمنده.از این به بعد سعی میکنم زود بیام اینجا و بنویسم.الانم با یه مطلب 2 قسمتی از تاریخچه قلعه الموت اومدم.امیدوارم خوشتون بیاد.
**********************************************************************
اين قلعه که معروفترين قلعه ايران به شمار می رود برفراز كوهي است كه اطراف آن را پرتگاههاي عظيم و بريدگيهاي شگفت فرا گرفته است. اين كوه از نرمه گردن (ميان نرمهلات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پيدا كرده است. صخرههاي پيرامون قلعه كه رنگ سرخ و خاكستري دارند، در جهت شمال شرقي به جنوب غربي كشيده شدهاند. پيرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسي به آن، راه بسيار باريكي است كه در جانب شمال آن قرار دارد. قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» مينامند. اين قلعه از دو بخش غربي و شرقي تشكيل شده است. هر بخش، به دو بخش: قلعه پايين و قلعه بالا تقسيم شده است كه در اصطلاح محلي، آنها را «جورقلا» و «پيازقلا» مينامند. طول قلعه حدود يک صد و بيست متر و عرض آن در نقاط مختلف بين ده تا سی و پنج متر متغير است. ديوار شرقي قلعه بالا يا قلعه بزرگ كه از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، كمتر از ساير قسمتها آسيب ديده است. طول آن حدود ده متر و ارتفاع آن بين چهار تا پنج متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقي كنده شده كه محل نگهباني بوده است. در جانب شرقي اين اتاق، ديواري به ارتفاع دو متر وجود دارد كه پي آن در سنگ كنده شده و پشت كار آن نيز از سنگ گچ بنا شده است و نماي آن از آخر ميباشد. در جانب شمال غربي قلعه بالا نيز دو اتاق در داخل سنگ كوه كندهاند. در اتاق اول، چاله آب كوچكي قرار دارد كه اگر آب آن را كاملاً تخليله بكنند، دوباره آبدار ميشود. احتمال ميدهند كه اين چاله با حوض جنوبي ارتباط داشته باشد. در پاي اين اتاق، ديوار شمالي قلعه به طول دوازده متر و پهناي يک متر قرار دارد كه از سطح قلعه پايينتر واقع شده است و پرتگاه مخوفي دارد. در جانب جنوب غربي اين قسمت قلعه، حوضي به طول هشت متر و عرض پنج متر در سنگ كندهاند كه هنوز هم بر اثر بارندگيهاي زمستان و بهار پر از آب ميشود. در كنج جنوب غربي اين حوض، درخت تاك كهنسالي كه همچنان سبز و شاداب است، جلب توجه ميكند. اهالي محل معتقدند كه آن را «حسن صباح» كاشته است. اين قسمت از قلعه، به احتمال زياد، همان محلي است كه حسن صباح مدت سی و پنج سال در آن اقامت داشته و پيروان خود را رهبري مينموده است. در جانب شرقي قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانوادههاي آنها ساكن بودهاند در حال حاضر، آثار كمي از ديوار جنوبي اين قسمت باقي مانده است. در جانب شمال اين ديواره، ده آخور براي چارپايان، در داخل سنگ كوهكنده شده است. گذشته از آثار ديوار جنوبي، ديوار غربي اين قسمت به ارتفاع دو متر هم چنان پابرجاست؛ ولي از ديوار شرقي اثري ديده نميشود. در اين سمت، سه آب انبار كوچك در دل سنگ كندهاند و چند اتاق نيز در سنگ ساخته شده كه در حال حاضر ويران شدهاند. بين دو قسمت قلعه؛ يعني قلعه بالا و پايين، ميدانگاهي قرار دارد كه بر گرداگرد آن، ديواري محوطه قلعه را به دو قسمت تقسيم كرده است. در حال حاضر، در ميان ميدان آثار فراواني به صورت تودههاي سنگ وخاك مشاهده ميشود كه بيشك باقي مانده بناها و ساختمانهاي فراواني است كه در اين محل وجود داشته و ويران گشتهاند. بهطور كلي بايد گفت، قلعهالموت كه دو قلعه بالا و پايين را در بر ميگيرد، به صورت بناي سترگي بر فراز صخرهاي سنگي بنا شده و ديوارهاي چهارگانه آن به تبعيت از شكل و وضع صخرهها ساخته شدهاند؛ از اين رو عرض آن بهخصوص در قسمتهاي مختلف فرق ميكند. از برجهاي قلعه، سه برج گوشههاي شمالي و جنوبي و شرقي همچنان برپاياند و برج گوشه شرقي آن سالمتر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهاي ضلع شمال شرقي قرار دارد. مدخل راه منتهي به دروازه، از پاي برج شرقي است و چند متر پايينتر از آن واقع شده است. در اين محل، تونلي به موازات ضلع جنوب شرقي قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در دلسنگهاي كوه كنده شده است. با گذشتن از اين تونل، برج جنوبي قلعه و ديوار جنوب غربي آن، كه روي شيب تخته سنگ ساخته شده است، نمايان ميگردد. اين ديوار بر دشت وسيع گازرخان كه در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوي كه دره الموت رود از آن ديده ميشود. راه ورود به قلعه با گذشتن از كنار برج شرقي و پاي ضلع جنوب شرقي، به طرف برج شمالي ميرود. از آنجا كه راه ورود آن در امتداد ديوار، ميان دو برج شمالي و شرقي، واقع شده است استحكامات اين قسمت، از ساير قسمتها مفصلتر است و آثار برجهاي كوچكتري در فاصله دو برج مزبور ديده ميشود. ديوارهاي اطراف قلعه و برجها، در همه جا، داراي يك ديوار پشتبندي است كه هشت متر ارتفاع دارد و به موازات ديوار اصلي بنا شده است و ضخامت آن به دو متر ميرسد. از آنجا كه در تمام طول سال، گروه زيادي در قلعه سكونت داشته و به آب بسيار نياز داشتهاند؛ سازندگان قلعه با هنرمندي خاصي اقدام به ساخت آب انبارهايي كردهاند و به كمك آبروهايي كه در دل سنگ كندهاند، از فاصله دور، آب را بر اين آب انبارها سوار مينمودهاند.در پاي كوهالموت، در گوشه شمال شرقي، غار كوچكي كه از آب رو (مجرا)هاي قلعه بوده، ديده ميشود. آب قلعه از چشمه «كلدر» كه در دامنه كوه شمال قلعه قرار دارد، تأمين ميشده است. مصالح قسمتهاي مختلف قلعه، سنگ (از سنگ كوههاي اطراف)، ملاتگچ، آجر، كاشي و تنپوشه سفالي است
وبلاگ يه هم ولايتي
اين آدرس وبلاگه منه که در مورد الموت يه چيزايي توش نوشتم.
البته برگرفته از جاهي مختلفه که منابعش توش هست
ممنون
http://aftabealamout.blogfa.com/
به نكته اي بسيار مهم و ظريف اشاره كرديد آقاي رشوند
براي پيشرفت منطقه الموت نيازي به الگويي كه در شهرها استفاده شد نيست
الگوي پيشرفت صنعتي و تكنولوژي الموت را از بين خواهد برد
الموت آنقدر پتانسيل فرهنگي طبيعي و تاريخي اش قويست كه ديگر نيازي
به كارهاي مشابه شهري ندارد . نيازي ندارد هيچ بلكه بكارگيري الگوي صنعتي
اين پتانسيله ديرينه را نابود ميسازد . همانطوري كه ساخت و ساز در گازرخان
اين روستا را براي ثبت در آثار باستاني جهاني دچار مشكل كرده است .
و مثال ديگر جاده تنكابن به الموت كه با مخالفت دوستداران طبيعت مواجه شده است
وواقعا هر چند اين جاده جنبه هاي مثبت دارد اما يكي از آخرين مناطق بكر و
طبيعي ايران را از بين ميبرد .
به نظر من اون رفاهي كه نسل جديد حريصانه دنبالش هستند
به قيمت پايان يافتن عظمت و تاريخ چند هزار ساله الموت تمام خواهد شد
الموت اگر رودخانه اش پر از پسماند هاي كارخانجات و دره هايش مملو از
ظروف پلاستيكي و يكبار مصرف باشد و جاده هايش آسفالت و پر رفت
و آمد كه گونه هاي جانوري را فراري ميدهد باشد كه ديگر الموت نيست
الموت از منظر توسعه یافتگی
منطقه رودبار الموت به لحاظ موقعیت جغرافیائی که عمدتا کوهستانی
می باشد به لحاظ توسعه یافتگی مورد توجه است
این منطقه با دارا بودن پتانسیل های بالقوه از حیث کشاورزی و اکوتوریسم و صنعت گردشگری بسیار حایز اهمیت می باشد
نگاه صنعتی داشتن به منطقه رودبار الموت نگاه غلطی است
بایستی مسئولان کشوری و استانی رویکرد توسعه الموت را در متن تاریخی و طبیعی آن ببینند
تلاش خانم دکتر چوبک در ثبت جهانی دره زیبای الموت رویکرد قابل تئجهی است که می تواند باعث شکوفایی
منطقه شود اینکه الموت به لحاظ پایگاه اسماعیلیان در جهان شهره است شکی نیست
اینکه چهره افسانه ای حسن صباح توریسم داخلی و خارجی را به این منطقه می کشاند شکی نیست
مساله مهم این است برای توریستی که بخواهد حداق پنج روز در این منطقه بماند و ازتمام نقاط آن بازدید به عمل آورد
چه تمهیداتی اندیشیده ایم اسکان توریسم آموزش راهنمایان گردشگری امنیت توریسم مقوله هایی است که بایستیدر رویکرد توسعه
این منطقه بایستی دارای راهکار منطقی باشد
وبلاگ گروهي دوستداران رودبار و الموت