متني زيبا از دوست با احساسمون در وبلاگ خانه پدر در وصف الموت
جالب است كه بدانيد دوست عزيزمون آذين كمالي الموتي نيست و تا جايي كه من خبر دارم الموت هم نرفته است
اما با متن زيبايش درباره الموت هديه اي غير قابل وصف نثار دوستداران اين منطقه نموده است :
گمان نمی کنم دو سبد گیلاس کافی باشد تمام باغهای الموت رامی خواهم
از امروز در پس جاده های پر پیچ و تاب کمین می کنم تا شهریور از راه برسد
می دانم دستان مهربان روستائیان میهمان گیلاسهای آبدارم می کند
پس یورشی در کار نیست
از بلندای الموت هدیه های سرخ را سوار بر تیر کمان می کنم
وبه گوشه گوشه ماه پیوند می زنم
شهریور ماهی پر از گیلاس ماهی به شکل انار
(آذین کمالی)